رابطه طبیعت و انسان 2
نوشته شده توسط : محمدرضا

ارتباط انسان با طبيعت يعني ارتباط انسان با خودش و نه با خدا بلكه با خلق خدا، آن هم غير از انسانهاي ديگر؛ اينكه رابطه انسان با زمين، با گياها، با حيوانات چگونه و بر چه اساس بايد باشد؟ آيا امروز كه زمان تغيير كرده است بايد درختان را قطع كرد؟ يا براساس اينكه زمان تغيير كرده است بايد با حيوانات به گونه‌اي ديگر رفتار كرد عملا چون هواپيما و ماشين داريم هر چه اسب و قاطر است بكشيم و نابود كنيم تا جايي را اشغال نكند؟ همانطور كه ملاحظه‌ مي‌شود ارتباط با طبيعت، طبيعتي كه در هر لحظه قابل تغيير است، هيچ تغييري نمي‌كند و انسان امروز و انسان ديروز و حتي انسان فردا به طبيعت نياز دارند و بايد از آن محافظت كنند و با ديدن طبيعت به تفكر در خداي متعال بپردازند

تأثير محيط زيست سالم بر انسان

به طور قطع يكى از امورى كه زمينه‏ساز سعادت و كمال انسان در دنيا و آخرت است، داشتن محيطى سالم و امن است، كه انسان بتواند در پناه آن، به تربيت جسم و جان خويش بپردازد و اصولاً يكى از وظائف مهم بشر كه حفظ جان است، جز با زيستن در محيط سالم و زيبا امكان‏پذير نيست. بدين سبب شرط اوليه داشتن روحى سالم، جسم سالم است و جسم سالم نيز فقط زمانى حاصل مى‏شود كه انسان از محيط زيست طبيعى سالم و دلگشا بهره‏مند باشد.
محيط زيست طبيعى سالم تأثير شگرفى بر روح و روان آدمى دارد. محيط پاك و آراسته و خرّم، زندگى را شاداب و معطر مى‏سازد. شنيدن آواز روح‏بخش پرندگان، ترنم لطيف جويباران، آهنگ دلرباى چشمه‏ساران، صفاى سبز سبزه‏زاران، نسيم لطيف كوهستان، رقص دلنشين درختان و زيبايى شهر و ديار، همه و همه تأثير اعجاب‏انگيزى بر زندگى و حيات انسان دارند. هر كسى از تماشاى چنين منظره‏هاى زيبايى احساس آرامش و نشاط كرده و امنيت و آسايش را در حيات خويش لمس مى‏كند. بر عكس، آسيب رساندن به محيط زيست و نابودى طبيعت باعث وارد آمدن صدمات و زيان‏هاى جبران‏ناپذيرى به بشريت مى‏شود.
افسردگى و افزايش بيمارى‏هاى روحى و روانى انسان امروز بدون ارتباط به آسيب رساندن به محيط زيست نيست. هيچ كس نمى‏تواند منكر بشود كه تخريب محيط زيست تأثير منفى بر شيوه رفتار آدميان مى‏نهد، و اثرات ويرانگرى بر اخلاق فردى و جمعى جامعه بشرى بر جاى مى‏گذارد.
آب و هوا، درختان و گياهان، غذاها و ميوه‏ها و به طور كلى طبيعت و محيط زيست نقش عظيمى در زندگى بشر دارند.
سلامت محيط زيست بر هوش و استعداد و لياقت‏هاى فردى اثر مى‏گذارد و ميانه‏روى در اخلاق و منش متأثر از ميانه‏روى در محيط زيست است.
ساكنان مناطق معتدل كره زمين، داراى ويژگى‏ها و روحيه‏هاى خاص هستند كه مقايسه با جوامع ساكن در مناطق گرمسير و سردسير، از تفاوت بسيارى برخوردارند.
محيط زيست افزون بر تأثير در قد و قامت و چگونگى اندام ظاهرى، بر فكر و انديشه و اعمال و رفتار انسان داراى تأثير شگرف است.
قرآن‏كريم فوائد بسيار آب، هوا، گياهان و درختان را با تعبيرهاى بسيار دقيق و گاهى شگفت‏انگيز برشمرده‏اند و از تأثير به سزاى آنها بر تن و روان آدمى سخن گفته‏اند.
دانشمندان نيز با توجه به طبيعت، از تأثير حيرت‏آور آن بر جسم و جان انسان سخن‏ها گفته و در مقايسه با جامعه‏هاى مختلف بشرى تأثير فراوان طبيعت را بر اعمال و رفتار و فكر و انديشه و نيز خصوصيات ظاهرى انسان، تبيين و تشريح كرده‏اند.

ابن‏خلدون می گوید: «محيط زيست بر هوش و استعداد، درايت و كفايت فردى اثر مى‏گذارد و سلامتى عقل و روح و ميانه‏روى در اعمال و رفتار در گرو سلامت محيط زيست است. ساكنان مناطق معتدل كره زمين، از نشاط و شادابى ويژه‏اى برخوردارند، روش آنان معتدل و منشى ميانه دارند، افراط و تفريط در زندگى آنا كمتر و آبادانى و عمران در مناطق آنان بيشتر است. اعتدال بر جسم و رنگ پوست و اخلاق و عقايد آنان حاكم است، دورانديشى و تعقل در امور و شيوه آنهاست و سبك‏سرى و شادى بيش از حد كمتر در بينشان رواج دارد، نوع قد و قامت، رنگ و چگونگى اندام ظاهرى و درونى و حتى فكر و انديشه و اخلاق و منش هركس به طبيعت و محيط زيست وى بستگى دارد.»

دانشمندان مباحث تربيتى، محيط زندگى انسان را به دو نوع مهم تقسيم كرده‏اند:

الف - محيط اجتماعى: منظور از محيط اجتماعى، انسان‏ها و روابط و پيوندهايى است كه افراد يك جامعه را احاطه نموده است. پيوندهاى فرهنگى كه به وسيله رسانه‏هاى جمعى و مجلات و نشريات و كتب و صدا و سيما صورت مى‏گيرد. و پيوندهاى اقتصادى كه به وسيله داد و ستد و ... و پيوندهاى سياسى به وسيله حكومت، و پيوندهاى اخلاقى ... كه بين افراد حاكم است. و خلاصه عوامل تشكيل دهنده محيط اجتماعى، موضوعاتى است كه در دانش اجتماعى و علوم انسانى مورد بحث قرار مى‏گيرد. اين نوع محيط در تكوّن شخصيت انسان نقش به سزايى دارد كه در مباحث تربيتى بايد بحث شود.
ب - محيط جغرافيايى (طبيعى): منظور از آن، همه عوامل در برگيرنده انسان است و آن عبارت از: آب و هوا، نور و حرارت، مسكن و خوراك، پوشاك و.... هر امر مادى كه انسان به آنها احاطه شده است، به مقدار قابل ملاحظه‏اى در تكون شخصيت او مؤثر است و هر انسانى تا حدى صفات و خلقياتش متناسب با محيط زيست طبيعى اوست؛ چنان كه محيط زيست طبيعى در تشكيل صفات جسمانى، از سفيدى و سياهى و رنگ مو، چاقى و لاغرى و بلندى و كوتاهى قد و مزاج و ساير صفات جسمانى تأثير به سزايى دارد.

تأثير محيط زيست در زندگى انسان را كسى نمى‏تواند ناديده انگارد. اين موضوع از چنان اهميتى برخوردار است كه دانش جديد به عنوان «اكولوژى» در كنار ساير دانش‏ها پديدار گشته است. اين دانش، عبارت است از: «مطالعه روابط ميان موجودات و محيط زيست آنها» بنابراين، «اكولوژى انسانى» تحقيقى درباره تأثير انسان بر روى محيط زيست و تأثير محيط زيست بر انسان مى‏باشد. و محيط زيست به قول «راجرز» (متخصص دانش اكولوژى) نه فقط شامل وسائل مادى و فضاى محيط بر دنياى انسان مى‏گردد، بلكه اشياى غير مادى (فرهنگ) را نيز در برمى‏گيرد، مى‏باشد.(34) و كه در واقع طيف گسترده‏اى از عوامل احاطه كننده، اعم از انسانى و غير انسانى، ملموس و غيرملموس را «محيط» گويند.
انسان موجودى تأثير پذير است؛ محيط اطراف بر او اثر مى‏گذارند و شخصيت او در محيط زندگى او شكل مى‏يابد.

 




:: موضوعات مرتبط: عمومی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2985
|
امتیاز مطلب : 126
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 دی 1388 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: